loading...
ولايت و دهه فجر
رويا فرهادي بازدید : 4 یکشنبه 20 بهمن 1392 نظرات (0)

 


نقش رهبری و ولایت در پیروزی انقلاب اسلامی به قدری چشمگیر است که همه بدان پی برده ایم،ولی مکتوب کردن چند جمله پیرامون این موضوع موجب می شود بهتر و بیشتر به این نقش آگاه شویم.

انقلاب اسلامی ایران که از نوع انقلاب های اجتماعی بوده است؛با ویژگی های خود در تاریخ، کم نظیر یا شاید بی نظیر بوده است.انقلابی که با نور خود چشم استعمارگران شرق و غرب را کور کرد و توانست موجی از بیداری اسلامی که مردم مسلمان ایران به آن رسیده بودند را به کشورهای جهان سوم صادر کند.

برای پیروزی و به ثمر نشستن هر انقلاب عوامل و شرایطی لازم است ازجمله :نارضایتی عمیق از وضع موجود - ظهور و گسترش ایدئولوژی های جدید و جایگزین - گسترش روحیه انقلابی - و مهم تر از همه رهبری اگر هر سه عامل اولیه(نارضایتی،ایدئولوژی جایگزین و روحیه انقلابی)در سطح جامعه و مردم پدیدار گردد اما رهبری مناسبی وجود نداشته باشد انقلاب به پیروزی نخواهد رسید.برای پیروزی هر انقلاب رهبری لازم است تا بتواند با استفاده از نارضایتی های موجود انقلاب را هدایت کند و یا با فعال سازی نارضایتی ها و مطرح کردن ایدئولوژی جدید و... حرکت انقلابی را به وجود آورد و مدیریت کند.

انقلاب ها از حیث رهبری به دو گروه تقسیم می شوند:گروه اول انقلاب هایی که رهبر واحد دارند مثل انقلاب اسلامی ایران،و گروه دوم انقلاب هایی که رهبری آنها دونفره،گروهی و یا مقطعی است مثل انقلاب فرانسه که نام سه نفر به عنوان رهبر در آن به چشم می خورد.

در گروه اول که معرفی شد رهبر انقلاب در زمان های پیدایی،پویایی و پایایی شخصی واحد است و به زبانی دیگر از اول تا آخر رهبر و هدایت گر انقلاب و نیروهای انقلابی یک نفر است. با این تفاسیر حال به نقش عمده رهبری و روحانیت در انقلاب اسلامی می پردازیم: اگر پیدایی انقلاب را سال 42 بدانیم،به دستگیری امام خمینی(ره) و بسیاری از علما و روحانیون به دلیل سخنرانی و افشاگری برمی خوریم و در پی آن اعتراض و انزجار علیه حکومت پهلوی و همچنین قیام سراسری15خرداد و سرکوبی آن را می بینیم که رویکردی نوین از ویژگی های بیداری اسلامی است.

در13آبان43 نیز امام راحل با اعتراض شدید خود نسبت به لایحه ی کاپتیولاسیون موجب بیداری هرچه بیشتر مردم نسبت به حکومت باطل پهلوی و مداخله های آمریکا شد،که دستگیری مجدد و تبعید ایشان خود گواهی بر این مدعاست. در سال48 روند تکاملی انقلاب با طرح نظریه حکومت اسلامی با عنوان \\\\\\"ولایت فقیه\\\\\\" از سوی امام خمینی(ره) وارد مرحله ای تازه گردید. در فواصل سال 48 تا 56 امام آشکارا و بدون واهمه علیه رژیم موضع گیری کرد و مسئولیت های روحانیون در برخورد با مشکلات مسلمانان و جهان اسلام را مطرح نمود و اندیشمندان را به تامل در مورد حکومت اسلامی با عنوان\\\\\\"ولایت فقیه\\\\\\"فراخواند.

ازسال 56تا بهمن57 امام پی درپی و با وقوع هر خبر و حادثه ای خطاب به ملت ایران پیام می فرستاد که خود انگیزه ای قوی بود برای جوانان انقلابی تا زمانی که شرایط فراهم شد و امام بعد ازپانزده سال دوری از وطن در استقبال باشکوه مردم به ایران آمد و جریان انقلاب را تا پیروزی و سقوط قطعی رژیم از نزدیک رهبری کرد؛بعد از آن با تشکیل شورای انقلاب و دولت موقت و.... موجب پویایی انقلاب و تشکیل حکومت اسلامی شد،و تا جان در بدن داشت رهبری ملت ایران را عهده دار بود. با ورق زدن تاریخ،اینچنین برای ما روشن می شود که رهبرکبیر انقلاب از اولین جرقه ها،تا مدت ها بعد از پیروزی،هدایت و رهبری این جریان الهی را به عهده داشت.

نتیجه ی این سیاهه و امثال آن این است که برای مردم مسلمان ایران در هر برهه ای از زمان؛وجود یک رهبر که فرمانش در حکم واجب شرعی است سبب می شود که پیام هایش قدسی و الهی دانسته شود و در تحقق آنها از هیچ تلاشی دریغ نمی شود.

دشمنان داخلی و خارجی بدانند که این ادعا فقط مربوط به گذشته و تاریخ نیست بلکه حال و آینده را در برمی گیرد؛چرا که مسلمانان فرمان رهبر و ولی امر خود را با دل و جان می پذیرند و اگر لازم باشد دوباره انقلاب می آفرینند.مردم سند این ادعا را همه ساله در روز 22بهمن امضا می کنند و به جهانیان نشان می دهند که بیش از پیش موجب بیداری اسلامی می شوند. در آخر باید ذکر شود که انقلاب اسلامی ایران بی نام امام خمینی(ره)در هیچ جای دنیا شناخته شده نیست

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 5
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 6
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6
  • بازدید ماه : 6
  • بازدید سال : 13
  • بازدید کلی : 131